انبار باروت غرب آسیا، از نیمه مرداد تا نیمه آبان گذشته میتوانست با هر ماجراجویی از سوی تل آویو منفجر و تبعات ناتمامی بر همه جهان داشته باشد؛ دیپلماسی پویای ایران پس از دفاع میدانی مقتدر توانست منطقه را با ایران همراه و از انفجاری بزرگ پیشگیری کند.
به گزارش کارآفرينان نيوز «بدون تردید رژیم اشغالگر تاوان سختی پس خواهد داد» این جمله را سیدعباس عراقچی یک روز پس از شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران گفت و به فاصله چند روز پس از آن و انتصاب به عنوان وزیر امور خارجه تلاشهای دیپلماتیک خود را برای تحقق آن در منطقه و جهان آغاز کرد. با پایان یافتن سال پرماجرای گذشته و با بررسی رویدادها و نتایج آنها میتوان گفت که قرار دادن رژِیم اسرائیل در موضع ضعف با ابزار دیپلماتیک از سوی وزارت امور خارجه ایران، همان تاوانی است که عراقچی وعده آن را داده بود.
رویکرد ایران پیش و پس از وعده صادق ۲
بامداد دهم مرداد سال ۱۴۰۳ و در حالی که ایران پس از ماهها تکاپوی سیاسی رئیسجمهور تازه خود را راهی پاستور کرده بود، رژیم صهیونیستی در اقدامی تروریستی «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس و مهمان مراسم تحلیف مسعود پزشکیان رئیسجمهور جدید ایران را در قلب تهران به شهادت رساند و فصل تازهای از دشمنی خود با مردم ایران را آغاز کرد. ترور هنیه در آن مقطع و با هدف کشاندن دولت جدید ایران به جنگ بود، هدفی که رژیم صهیونیستی از همان ابتدای آغاز جنگ پس از هفت اکتبر در پی آن بود. تهران در آن مقطع با درک این تله، صبری استراتژیک پیش گرفت تا دولت چهاردهم استقرار کامل یابد و جهان بهانهای برای حمایت از رژیم صهیونیستی نداشته باشد. این سیاست صبر راهبردی در آن مقطع گرچه از سوی برخی منتقدان دولت مورد انتقاد قرار گرفت اما گذشت زمان و رویدادهای ماههای اخیر درست بودن آن تصمیم را نشان داد.
تاریخ این صبر راهبردی با ماجراجوییهای رژیم اسرائیل در انفجار پیجرها در لبنان که منجر به زخمی شدن بسیاری از مردم این کشور و نیز سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت شد و مهمتر از آن با ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، در ششم مهرماه سال گذشته به پایان رسید و عملیات وعده صادق۲ شامگاه سهشنبه دهم مهرماه با شلیک نزدیک به ۲۰۰ موشک از شهرهای مختلف ایران به سرزمینهای اشغالی صورت گرفت. وعده صادق ۲ بسیار دقیقتر و حجیمتر از نوع یک خود، توانست محاسبات تلآویو و جهان را درباره توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی ایران بهم ریخته و فصل تازهای از تقابل علیه ایران را باز کند.
پیام توانمندی جمهوری اسلامی ایران در دفاع از مرزها و منافع خود، در عملیات وعده صادق ۲ به خوبی به جهان مخابره شد اما تهران در عین این اقتدار و برخلاف خواست رژیم صهیونیستی هرگز در پی افزایش تنش و درگیری در منطقه نبود و از این رو لازم بود این گزاره به صریحترین و سریعترین شکل ممکن به اطلاع تلآویو و همه کشورها و دولتهایی میرسید که درپی حمایت و یا همراهی با رژیم صهیونیستی بودند. در این میان مسئولیت اطلاعرسانی این رویکرد جمهوری اسلامی ایران بر عهده وزارت امور خارجه قرار گرفت و شخص وزیر مامور انتقال پیام صریح و شفاف جمهوری اسلامی ایران به همه کشورهای منطقه شد.
سیدعباس عراقچی از دهم مهر ماه ۱۴۰۳ و به فاصله چند ساعت از عملیات میدانی جمهوری اسلامی در دفاع از مرزهای خود، در عرصه دیپلماسی اقدامات خود را آغاز کرد و در تماسهای متعدد با همتایان و روسای سازمانهای بینالمللی تاکید کرد که اقدام ایران در راستای حق قانونی و مصرح خود و دفاع مشروع بوده است. در آن مقطع زمانی و همزمان با افزایش ادعاها و تهدیدات رژیم صهیونیستی در حمله به ایران، مقامات جمهوری اسلامی در دو بُعد آماده پاسخ به این تهدیدات شدند، قوای مسلح و پایگاههای نظامی و دفاعی در بالاترین سطح از آمادگی قرار گرفتند و دیپلماسی هم فعالتر از گذشته به میدان مقابله با ماجراجوییهای اسرائیل فراخوانده شد.
ابتکار گفتوگوی مستقیم، صریح و سازنده
مسعود پزشکیان و سیدعباس عراقچی به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت پس از عملیات وعده صادق ۲ عازم قطر شدند تا رویکرد دولت سیزدهم در ارتباط با تحولات نشان داده شده و به جهان اعلام شود که تهران نه تنها عرصه میدان را به ادعاها و تهدیدات اسرائیل نخواهد باخت بلکه از هیچ یک از فرصتهای خود برای تبادل نظر با همسایگان و همراه سازی آنها نخواهد گذشت. مختصات این رویکرد اما صبح روز ۱۳ مهر و با نشستن هواپیمای وزیر امور خارجه در باند فرودگاه بیروت عیانتر و مشخص شد که تهران همچنان بر سر اصول خود در حمایت از مردم لبنان ایستاده و پرواز ایرانی حتی زیر بمباران شدید فرودگاه هم خواهد نشست. این سفر آغاز دومینویی بود که در پایان آن دستگاه دیپلماسی توانست اجماعی منطقهای علیه رژیم اسرائیل ایجاد و سایه جنگی تمام عیار را از سر ایران دور کند.
عراقچی پس از لبنان، عازم سوریه شد تا در یکی از حساسترین مقاطع تاریخی در منطقه به بشار اسد رئیسجمهور وقت این کشور هشدار دهد که نظام سیاسیاش با تهدیدات مشهود فراونی روبروست و علاج واقعه قبل از وقوع کند. ۱۷ مهرماه سال جاری دور نخست سفرهای وزیر امورخارجه از عربستان سعودی آغاز شد. عراقچی در دیدار با «محمدبن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، ضمن تاکید بر اولویت همسایگان برای ایران، تصریح کرد که برای پایان دادن به تنش در منطقه همه کشورهای باید دربرابر رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند. دوحه، بغداد، مسقط، امان، قاهره، استانبول، منامه و کویت پایتختهای قطر، عراق، عمان، اردن، مصر، ترکیه، بحرین و کویت بودند که عراقچی از ۱۸ مهر تا یک آبان به آنها سفر و با مقامات این کشورها دیدار و بر چند اصل مسلم جمههوری اسلامی ایران تاکید کرد:
۱) انبار باروت خاورمیانه در تابستان و پاییز ۱۴۰۳ میتواند با ماجراجویی تازهای از سوی رژیم صهیونیستی منفجر شده و تا سالها و کیلومترها دورتر جهان را تحت تاثیر قرار دهد.
۲)تهران ابایی از ایستادن در برابر زیادهخواهیهای اسرائیل ندارد، اگر تلآویو بر سر جنگ است؛ تهران هم آماده دفاع.
۳)جنگ میان ایران و رژیم اسرائیل تنها محدود به این دو نخواهد ماند و تهران هر دولت و سرزمینی که در این جنگ خواسته یا ناخواسته در کنار اسرائیل قرار گیرد، به عنوان نیروی متخاصم ثالث و رابع محسوب کرده و مورد هدف قرار خواهد داد.
۴) حرکت به سمت یک «منطقه قوی و مّتحد» از طریق گفتوگو، همکاری، همافزایی و همدلی با کشورهای منطقه از اولویتهای سیاست خارجی دولت چهاردهم است.
این اصول در هر دیدار وزیر امور خارجه به اطلاع همتایان خود در پایتختهای اشاره شده رسید و مورد تاکید آنها هم قرار گرفت.
این اصول در گفتوگوهای تلفنی با مقامات اروپایی هم تکرار شد. وزیر امور خارجه هفت شهریور سال گذشته و در تماس تلفنی با «کاسپر ولدکمپ» وزیر امور خارجه هلند تاکید کرد که جمهوری اسلامی ایران خواهان تنشزدایی در منطقه غرب آسیا است و این در حالیست که ماشین کشتار و خشونت رژیم صهیونیستی باعث افزایش تنش و خشونت در منطقه شده است. عراقچی پیش از این تماس و در گفتوگو با همتای ایتالیایی خود هم بر حتمی بودن واکنش تهرن به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در ترور مهمانش تاکید کرده بود.
در تمام این گفتوگوها و دیدارها، وزیر امور خارجه تلاش کرد تا با زبانی دیپلماتیک که نه نشانه حمله داشته باشد و نه از آن تلقی ضعف شود، موضع جمهوری اسلامی را اعلام کند. سفر وزیر امور خارجه ایران به کشورهای منطقه در آن مقطع زمانی با حضور وزیر امور خارجه وقت آمریکا هم گاهی همراه میشد و بر حساسیت آن میافزود. تهران از این همزمانی استفاده و به نوعی پیام مقاومت خود در برابر زیادهخواهیهای اسرائیل را از زبان مقامات کشورهای منطقه به گوش آمریکا میرساند. نتیجه دیپلماسی فشرده ایران
پایان سفرهای منطقهای وزیر امور خارجه در مقطع زمانی اشاره شده، آغاز هشدارهایی بود که از سوی پایتختهای اشاره شده به تلآویو ارسال شد. هشدارهایی درباره تبعات جبرانناپذیر حمله به ایران از یک سو و تاکید بر عدم همراهی با این حمله از سوی دیگر. این هشدارها رژیم صهیونیستی را در تقابل با ایران در تنگنای تصمیم قرار داد. اگر تا پیش از این «بنیامین نتانیاهو» مدعی حمله به تاسیسات نظامی و هستهای ایران بود؛ پس از آن چارهای جز حملهی هوایی محدود به برخی سایتهای پدافندی ایران نداشت و این به اذعان گزارشهای منتشر شده پس از حمله بامداد ۵ آبان ۱۴۰۳ نشانه ضعف دولت نتانیاهو در داخل و خارج تفسیر شد.
همراهی کشورهای منطقه با رویکرد جمهوری اسلامی ایران از یکسو به دلیل نیاز غیرقابل انکار همه کشورهای منطقه به صلح و ثبات و از سوی دیگر نشان دهنده باور آنها به اعمال همه اعلامهای تهران بود. واقعیت آن است که کشورهای منطقه چندان تمایلی به شعلهور شدن باروت مورد اشاره عراقچی در منطقه ندارند به این دلیل که اطمینان دارند حسن همجواری برای تهران به همان اندازه مهم است که امنیت در مرزهای هوایی و زمینی و دریایی خود و هر همسایهای از این خط قرمز به هر دلیلی عبور کند برای تهران، دشمن تعریف خواهد شد.