گرچه بهرهمندی از گیاهان خوراکی و دارویی خودرو از دیرباز موردتوجه ایرانیها بوده، اما چند سالی است برداشت بیرویه و غیراصولی این گیاهان و همچنین گلهای بهاری، به تهدید جدی برای انقراض برخی از گونههای گیاهی تبدیل شده است.
به گزارش کارآفرينان نيوز پیشگیری از برداشت بیرویه گیاهان و گلهای بهاری، مسئلهای است که به نظر میرسد بیش از هر اقدام و راهکار دیگری به فرهنگسازی و آگاهسازی نیاز دارد تا مردم بدانند با رویهای که طی سالهای اخیر در پیش گرفتهاند، در آیندهای نزدیک، این گیاهان و گلهای بهاری را حتی به خواب هم نخواهند دید. درواقع آنچه از شواهد پیداست، این است که ما بهعنوان کشوری متمدن و دارای فرهنگی غنی، از جایی در حال آسیب هستیم که اتفاقاً اصلاً با پیشینه ما همخوانی ندارد؛ متأسفانه امروزه خلأهای فرهنگی توانسته بسیاری از آسیبها و ناهنجاریها را رقم بزند که محیطزیست نیز از این مسئله بینصیب نبوده و بخش عمدهای از آسیبهایی که شاهدش هستیم از همین ناآگاهیهای مردمی و ضعفهای فرهنگی نشئت میگیرد، درست مثل آنچه بر سر خاکهای هرمز آمد و اگر دیر بجنبیم، بر سر گلهای و گیاهان بهاری منحصربهفرد ایران نیز میآید.
حفاظت از گیاهان خودرو با کدام پشتوانه فرهنگی و قانونی؟
اینکه در سازمانها و نهادهای مرتبط بنشینیم و با توجیه اینکه فرهنگسازی برعهده ما نیست و فلان سازمان مسئول این کار است، معنایی جز شانه خالیکردن از بار مسئولیت ندارد و این دقیقاً همان بلایی است که دامنگیر شده و متأسفانه تا وقتی کار به فضای مجازی و جنجالهای خبری نمیکشد، هیچ اقدامی برای اصلاح اوضاع صورت نمیگیرد، درحالیکه پیشازاین گفته و باز هم میگوییم تمام متولیان آموزشی و فرهنگی در این مسئله دخیلاند و تا زمانی که بهدرستی شیوههای آگاهسازی، آموزش، فرهنگسازی و درنهایت قوانینی بازدارنده به کار گرفته نشود، اصلاح بسیاری از رفتارهای اشتباه اجتماعی و فرهنگی غیرممکن خواهد بود.
محمد مدادی رئیس مرکز آموزش سازمان محیطزیست دررابطهبا الزام فرهنگسازی جهت حفاظت از محیطزیست و گونههای گیاهی خودرو به خبرنگار فارس میگوید: «فرهنگسازی هم وظیفه ما هست و هم نیست، یعنی ما بهتنهایی در این زمینه مسئولیت نداریم و سازمانهای دیگری چون منابع طبیعی، میراثفرهنگی، صداوسیما، رسانهها و حتی خود مردم، هریک به شکلی دراینخصوص مسئولاند. ما کشوری به بزرگی ایران داریم با منابعی طبیعی غنی و ۸ هزار گونه گیاهی منحصربهفرد که تعداد زیادی از آنها فقط در ایران میرویند و قاعدتاً از ارزش بسیار بالایی برخوردارند اما متأسفانه امروزه با تهدیدی جدی تحت عنوان برداشت بیرویه و غیرتخصصی مواجه شدهاند که میتواند به قیمت نابودی گونههای گیاهی تمام شود.» او ادامه میدهد: «متأسفانه قوانین مشخصی برای حفاظت از گیاهان وجود ندارد و اگر هم قوانینی وجود دارد، امکان نظارتش نیست. گرچه در مناطق حفاظت شده، ناظران ما نظارت دارند و ازآنجاییکه برای گیاهان حفاظت شده نیز جرایمی در نظر گرفته شده، امکان برخورد وجود دارد اما ما در خارج از محدوده تحت مدیریت، نمیتوانیم اعمال نفوذ و حاکمیت داشته باشیم وعملاًا کاری از دستمان برنمیآید.»
به گیاهان بهاری اجازه بقا دهید
همه ما باید بدانیم که حفاظت از محیطزیست از موضوعات بسیار مهمی است که با حیات تمام جانداران از جمله خود ما انسانها سروکار دارد و موارد متعددی را در برمیگیرد. مسئولیتی که نهتنها متولیان این حوزه بلکه تکتک مردم باید به ان متعهد بوده و متناسب با جایگاه حقیقی و حقوقی خود در حفظ منابع طبیعی و محیطزیست، احساس مسئولیت کنند. درواقع حفاظت از محیطزیست، مسئولیتی اجتماعی و فرهنگی به شمار میرود که عزمی ملی میطلبد و اگر افراد نسبت به آن بیتفاوت باشند، قطعاً بهرغم تلاش تمام متولیان و حافظان محیطزیست و حتی قوانین و جرایم بازدارنده، باز هم چندان نمیتوان به حفظ سرمایههای طبیعی کشور امیدوار بود، زیرا نظارت فردی بر تکتک افراد کاری محال است و عملاً این خود مردم هستند که باید ناظر بر رفتار خود با محیطزیست بوده و حفاظت از منابع طبیعی را بخشی از رسالت خود بدانند.
مدادی بهعنوان یکی از متولیان فرهنگسازی، پیشگیری از برداشت بیرویه، غیرتخصصی و البته سودجویانه گیاهان و گلهای بهاری را آسیبی جدی برای محیطزیست دانسته و میگوید: «در دنیا یک شعاری برای گردشگران وجود دارد و آن هم اینکه، در طبیعت چیزی جز ردپا به جا نگذارید و چیزی جز عکس با خود نیاورید. درواقع مردم ما مردمی طبیعت دوست هستند و فرهنگمان نیز آمیخته با طبیعت است اما نباید فراموش کنیم که اگر این شعار را بهعنوان یک اصل رعایت نکنیم، فرزندانمان که هیچ، حتی خود ما هم تا چند سال دیگر بسیاری از گیاهان و گلها را در اختیار نخواهیم داشت. مردم ما باید آموزشدیده و بدانند که جای گلی چون لاله واژگون در تنگ آب روی میز منزل ما نیست که عمرش فقط به چند روز میرسد؛ این گل باید در طبیعت بماند تا بتواند برای زندهماندن، سیر طبیعی خود چون بذرافشانی و تکثیر را طی کرده و فرصت بقا پیدا کند، اما اگر هر فردی بخواهد فقط یک شاخه از این گل را به خانه بیاورد، عملاً نابودی این گونه گیاهی و امثال آن را رقم خواهد زد.»
بردارید اما اصولی و بهاندازه!
وقتی حرف از عدم برداشت گلهای خودرو به میان میآید، قاعدتاً تکلیف مشخص است و نباید آنها را از طبیعت جدا کرد، اما در مورد گیاهان خوراکی تکلیف چیست؟ گیاهی که بسیاری از مردم، یک سال تمام در انتظار رویش آن هستند تا بتوانند طعم خوراکی بهاری و متفاوت را بچشند. کارشناس محیطزیست در پاسخ به این سؤال میگوید: «منظور ما از تخریب طبیعت و انقراض گونههای گیاهی، برداشت بیرویه و غیرتخصصی گیاهان است، بنابراین اگر برداشت به شکل محدود و اصولی و در حد مصرف یک تا دو وعده خانوار صورت گیرد، مانعی ندارد. متأسفانه برخیها برداشت گیاهان خوراکی و یا دارویی را به یک بازار تجاری تبدیل کردهاند که قطعاً اقدامی غیراصولی و مخرب به شمار میرود، زیرا برای کار تجاری، باید تولید و پرورش طبق اصول تجاریسازی صورت گیرد، نه اینکه تمام داشتههای طبیعی بدون ضابطه، برداشت شده و در نهایت رو به نابودی رود.» او اضافه میکند: «مردم باید بدانند که حتی برای برداشت محدود گیاهان نیز باید به یکسری اصول پایبند باشند. مثلاً اینکه گیاه را بههیچعنوان از ریشه جدا نکنند، تمام بوته را نکنند، برداشت را از یک محدوده انجام ندهند و با فاصلههای منطقی اقدام به برداشت گیاه کنند تا فرصت رشد و تکثیر گیاه در آن محدوده از بین نرود.»
جای خالی قوانینی آگاهیبخش و بازدارنده
بهرغم توصیههایی کاربردی این کارشناس محیطزیست، اشاره به این نکته ضروری است که متأسفانه قانون واضح و مشخصی برای میزان برداشت این گیاهان وجود ندارد و همین خلأ قانونی نیز عملاً مردم را دچار سردرگمی میکند! البته در یک سرچ اینترنتی که غالب مردم به آن دسترسی دارند، این چنین آمده که بر اساس ماده ۴۳ حفاظت منابع طبیعی سال ۱۳۹۶، قانونگذار برای ریشهکنی هر بوته گیاه در طبیعت، ۶۰۰ هزار تومان جریمه نقدی تعیین کرده است؛ اما درواقع این قانون، همه آن چیزی نیست که مردم باید از آن اطلاع داشته و یا بتواند نقش بازدارندگی لازم را ایفا کند. درواقع اگر قوانینی دراینخصوص وجود دارد، باید به سادهترین شکل ممکن مثلاً با همان سرچ اینترنتی در دسترس مردم قرار گیرد تا ناآگاهی از محدودیتهای در نظر گرفته شده و قوانین موردنظر، پیامدهایی چون تخریب محیطزیست و یا احتمالاً قانونشکنی را به همراه نداشته باشد! و اما نکته دیگر اینکه گرچه آگاهسازی مردم تا حد زیادی میتواند از تخریب گونههای گیاهی جلوگیری کند اما دراینبین نباید از وجود افراد سودجویی که بدون توجه به تذکرات و توصیهها، با برداشت بیرویه گیاهان صرفاً به فکر درآمدزایی هستند، غافل شد و در اعمال قوانین کوتاهی کرد. هرچند که به نظر میرسد، قوانین موجود چندان کامل یا بازدارنده نیستند و مسئولین محیطزیست هر بار به طور مقطعی در مناطق مختلف، محدودیتهای را برای مردم ایجاد میکنند که قطعاً این مدل قانونگذاری نمیتواند فصل الختامی برای عموم مردم باشد.