به گزارش کارآفرينان نيوز ابوالقاسم رجبی پژوهشگر سیاستگذار فناوری اطلاعات در گفتوگو با خبرنگار علم و پیشرفت در خصوص اجرای حکمرانی قانونمند در فضای مجازی اظهار کرد: حکمرانی به معنای زمامداری است. همانطور که زمامداری اسب نیازمند ابزار است یعنی برای هدایت اسب به بستن یک طناب و لگام نیاز است، حوزه فضای مجازی هم همینطور نیازمند ابزارهای حکمرانی است. وقتی در مورد حکمرانی صحبت میکنیم باید ابزار حکمرانی را برای دولتها به وجود بیاوریم که همان شرکتها و خدمات فناوری اطلاعات است.رجبی ادامه داد: با توجه به ماهیت تجاری شبکه جهانی اینترنت، در درجه اول وجود کسبوکارهای بومی میزان کنترل یک کشور را بر روی حوزه فضای مجازی تعیین میکند، به عنوان مثال حاکمیت میتواند از پلتفرمهای مثل دیوار یا دیجیکالا بخواهد ملاحظاتی را در فروش کالا رعایت کند اما از اینستاگرام نمیتوان چنین توقعی داشت.وی افزود: مشکلی که امروز با آن مواجه هستیم این است که عادت کاربری مردم نسبت به گذشته سوق پیدا کرده به سمت محصولات و خدمات خارجی مخصوصاً نخبگان، یعنی مثلا الان تمام فوتبالیستها ، بازیگرها و حتی سیاستمداران در توییتر و اینستاگرام فعال هستند و تعداد انگشت شماری هستند که در پلتفرمهای داخلی فعالیت میکنند. اگر بخواهیم واقعا در کشور خدمات واقعی و خوب داشته باشیم باید یک گذاری اتفاق بیفتد، بعد آن افرادی که تعیین کننده بوده و نسبت ۲۰ به ۸۰ در جامعه هستند را قانع کنیم تا از خدمات و محصولات فناوری اطلاعات داخل کشور استفاده کنند.
در مرحله اول حکمرانی باید چهرههای شناخته شده آن را بپذیرند
رجبی گفت: البته حاکمیت هم باید به این موضوع توجه کند که حضور در این فضا بیشتر یک موضوع تجاری و اقتصادی است، اما نکته این است که دولت نمیتواند یک سرویس مشابه را راهاندازی کرده و انتظار داشته باشد که یک شبه و بدون اینکه مناسبات اقتصادی شکل بگیرد مردم محصول داخلی را انتخاب کنند زیرا مردم آزادی و اختیار دارند آن کشش شبکهای که قبلاً به وجود آمده و در آن اقوام، ستارههای محبوب و چهرههایی که مردم آنها را قبول دارند و علاقهمندند که از رفتار و کردارشان خبر داشته باشند امروز در پلتفرمهای خارجی فعالیت میکنند.رجبی تاکید کرد: پس وقتی درباره حکمرانی صحبت میکنیم باید حکمرانی بر روی قلبها و ایدهآلهای مردم باشد، یعنی باید ابتدا خواستههای افراد جامعه که همان هدایت چهرههای شناخته شده و تأثیرگذار به پلتفرمهای داخلی است را به رسمیت بشناسد، در این صورت مردم خودشان قانع میشوند که از این سکوها استفاده کنند. وی یادآور شد: در نتیجه این موضوع با فیلترینگ محقق نمیشود حتی شاید فیلترینگ از جنبههایی تاثیر منفی هم در این جریان بگذارد، مثلا بارها دیدهایم که بعضی مغازههایی داخل شهر به دلیل عدم پرداخت عوارض با بلوک سیمانی مسدود شدهاند اما اگر محصولات آن مورد نیاز جامعه باشد فروش خود را خواهد داشت و آن بلوک شاید کار را سخت کند اما مانع کار آن نخواهد بود. محیط اینترنت یک شبکه تجاری بوده و کار آن اساسا بر پایه اقتصاد بنا شده است یعنی هر کشوری که اقتصاد محتوا را بهدرستی بچیند میتواند از منافع آن بهره ببرد.
حمایت مادی و معنوی مردم را به سمت پلتفرم داخلی سوق میدهد
این پژوهشگر سیاستگذاری فناوری اظهار کرد: سیاست فیلترینگ یک سیاست افزایش هزینه دسترسی است، از سوی دیگر افزایش تعرفه هم باز دوباره یک افزایش هزینه دسترسی محسوب میشود و در هر صورت هزینه افزایش پیدا میکند. اما اینجا بحث از حکمرانی است و در این حکمرانی فیلترینگ و یا افزایش تعرفه کمکی به هدف اصلی نمیکند زیرا جذابیت است که باید در کشور بازتولید شود، یعنی اگر بنا به تقویت محصولات داخلی است باید جذابیت آن را بالا ببریم.وی افزود: مثلا فرض کنید رفع فیلتر یوتیوب از این جهت مناسب است که مثلا رسانه یوتیوب مقدار زیادی محتوا و جریان محتوایی دارد که این محتواها میتواند فارسیسازی یا سفارشی و طبقهبندی شده و در قالب رسانههای اجتماعی بومی ما باعث افزایش جذابیت آنها شود، به عنوان مثال این پلتفرم کاربران خود را خوشهبندی نمیکند اما شاهدیم که در رسانههای اجتماعی داخلی گروههای کاربری مشخص وجود دارد یا مثلا کانالهایی وجود دارد که میتوانند از قابلیت یوتیوب برای دریافت محتوای مورد نیاز خود استفاده کنند.رجبی تاکید کرد: یکی دیگر از راههای هدایت مردم به سمت پلتفرمهای داخلی استفاده از حمایت مادی و معنوی است، امروز شاهدیم که اپراتورها و بنگاههای اقتصادی که از نهادهای فرهنگی و ورزشی حمایت میکنند ذیل نظام تعریف میشوند و یک مسئولیت اجتماعی دارند در نتیجه میتوانند از استعدادهای جوان کمک بگیرد و بهشرط فعالیت در پلتفرمهای داخلی از آنها حمایت کنند. در حقیقت حاکمیت در بخشهای مختلف باید برای ورود و فعالیت افراد و اقشار مختلف به سکوهای داخلی جذابیت ایجاد کند.
فیلترینگ جزیی از ابزارهای حکمرانی فضای مجازی حساب میشود
وی افزود: نکته بعد اینکه باید نگرانیهای به حق مردم در زمینه حریم خصوصی نیز رفع شود. مردم نگران حریم خصوصی خود هستند باید قانون حفاظت از دادهها زودتر تصویب شود که مردم بدانند اگر مثلاً پیامی منتقل میکنند به همین راحتی علیه خودشان استفاده نمیشود یا در گزینش یا اعتبارسنجیها بر علیه خود فرد مورد استفاده نخواهد بود، در واقع این اطمینان ایجاد شود حمایت از حریم خصوصی حساب و کتاب دارد.رجبی خاطرنشان کرد: در خصوص فیلترینگ که جزیی از ابزارهای حکمرانی فضای مجازی حساب میشود و مطلقا معادل حکمرانی فضای مجازی نیست، هم باید برنامه دقیقی وجود داشته باشد. از طرح ارائه شده توسط وزارت ارتباط بیاطلاع هستیم اما باید دید چه مواردی مورد توجه قرار گرفته است زیرا ما امروز شاهدیم دامنهای گسترده از محصولات خارجی فیلتر هستند و مشخص نیست که دولت تصمیم دارد بخشهای خدماتی را رفع فیلتر کند یا بخشهای سرگرمی، این موارد هم میتواند در بخشهای مختلف همچون شوراهای عالی امنیت ملی، انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی، یا کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه بررسی شوند.
انتهای خبر/